توضیحات
وقتی اکانت ظرفیتی قانونی بازی Call of Duty: WWII برای PS4 و PS5 روی صفحه روشن میشود، انگار دست نامرئیِ جنگ یقت را میگیرد و پرت میکند وسط ساحل اوماها؛ جایی که موجِ شور و انفجار مثل دو صدای ناهمساز توی گوش میپیچند. چشم دنبال سنگری امن است ولی هر وجب خاک، یادآور این پرسش است: میان این گرداب گلوله و ترس، چه چیزی آدم را سرپا نگه میدارد؟ شاید فقط همان تپش مضطرب قلب که با هر شلیک هماهنگ میشود و میپرسد: آیا قهرمانی هنوز معنایی دارد وقتی زمین زیر پا میلرزد؟
هر بار کنترلر به دست گرفته میشود، ورق جدیدی از دفترچهای خاکخورده رو میشود؛ کاغذهایی که بوی باروت و چکمهی خیس میدهند. «Call of Duty: WWII» جنگ را روایت نمیکند، مزهاش را زیر زبان میگذارد؛ تلخ مثل قهوهای غلیظ که سوزشش از گلو پایین نمیرود اما نمیشود کنارش گذاشت. اینجا مدالها روی سینه نمیدرخشند، بلکه در خاطره میسوزند و جا میگذارند سؤالی سمج: جنگ دقیقاً چه تکهای از روح را میبُرد که حتی خواب شبانه بوی دود میگیرد؟
داستان بازی: خاطراتی که از گلوله سنگینترند
اینجا جنگ، فقط بخشی از کتابهای تاریخی نیست؛ میدان نبرد جان دارد، خاکش نفس میکشد و هر قدم روی آن، یادآور زخمی است که هنوز تازه مانده. تو در پوست یک سرباز جوان آمریکایی به نام دنیلز فرو میروی که تازه از دشتهای تگزاس آمده و ناگهان خود را وسط جهنم اروپا میبیند. سفر او نه با شکوه، بلکه با تردید، ترس و صدای بیپایان انفجار شروع میشود.
اما جنگ فقط میدان و سنگر نیست؛ جنگ، انسانها را از درون خُرد میکند. دنیلز بهمرور، نهتنها با دشمن، بلکه با سایههایی درون خودش روبهرو میشود؛ خاطراتی که شبها خفهاش میکنند و تصمیماتی که بوی خون میدهند. در کنار او، همراهانی هستند که هرکدام زخمی نامرئی بر تن دارند، از پیِرسون سختگیر گرفته تا زوسمنِ شوخ و وفادار.
داستان بازی، یک روایت خطی از نبرد نیست؛ مجموعهای از لحظههاییست که باید انتخاب کنی: شلیک یا سکوت، پیشروی یا عقبنشینی، اطاعت یا انسانماندن. گاهی در نقش یک فرمانده باید جان گروه را نجات دهی، گاهی هم در نقش جاسوس، با زبانت تیر خلاص بزنی. این تنوع روایی، بازی را به چیزی فراتر از یک شوتر تبدیل میکند.
در پایان، همهچیز به یک چیز ختم میشود: سنگینی خاطره. حتی وقتی دشمن شکست خورده و پرچمها در باد میرقصند، صدایی در دل دنیلز میماند که میپرسد: «آیا زنده ماندن، بهتنهایی کافیست؟ بازی Call of Duty: WWII قصهای است از مردانی که قهرمان نبودند، اما ناچار شدند قهرمان شوند چون چارهای نداشتند.
شخصیتهای بازی: چهرههایی در دل آتش
-
دنیلز (Ronald Daniels/Red): چشمهای باز مانده از خواب
پسر کشاورزی از تگزاس که ناگهان از آرامش مزرعه پرت میشود وسط جهنم جنگ. او از آن شخصیتهایی است که رشدش را جلوی چشم میبینی. دنیلز اول فقط میخواهد زنده بماند؛ اما کمکم، میان گلولهها و مرگ رفقا، یاد میگیرد که جنگ، مدرسهای است که شاگردهایش را یا آدم میکند یا له.
-
پیِرسون (William Pierson): فرماندهای که رحم نمیشناسد
سختگیر، خشن و پر از زخمهایی که از گذشتهاش جا ماندهاند. سروان پیِرسون، برخلاف ظاهر سردش، کسی است که از درون در حال سوختن است. رابطهاش با دنیلز پر از تنش است؛ اما زیر آن همه فریاد و دستور، چیزی شبیه ترس از تکرار اشتباهات گذشته پنهان شده. پیِرسون از آن آدمهایی است که حتی دشمن هم از صداقتش نمیگذرد.
-
زوسمن (Robert Zussman): لبخند میان آوار
یهودی خوشمشرب و رفیقی که حتی وسط جهنم هم شوخی را فراموش نمیکند. زوسمن نماد انسانیتی است که جنگ هنوز نتوانسته لهاش کند. او مثل آینهای است روبهروی دنیلز؛ یادآور اینکه هنوز میشود آدم ماند، حتی اگر اطرافت پر از نفرت و خشونت باشد. وفاداریاش در لحظههای بحرانی، وزنهای میشود برای تصمیمهای سخت.
-
ترنر (Joseph Turner): صدای منطق میان هرجومرج
فرماندهای آرام، متین و عادل. کاپیتان ترنر نماد رهبری واقعی است؛ نه با فریاد، بلکه با اعتماد. او آنقدر به سربازهایش نزدیک است که بیشتر شبیه یک برادر بزرگتر عمل میکند تا یک فرمانده. نبودنش در میانهی مسیر، خالیای به جا میگذارد که جایش با هیچچیز پر نمیشود… و همین، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
-
استایلز (Drew Stiles): صدای سرد تحلیل
از آن دسته سربازهایی که بیشتر از آنکه احساساتی باشد، حسابگر است. استایلز در واحد اطلاعاتی گروه نقش دارد و نگاهش به دنیا بیشتر از طریق عینک عدد و منطق است تا احساس. گاهی آنقدر خشک بهنظر میرسد که آدم دلش میخواهد تکانش بدهد تا بفهمد ته دلش چه خبر است.
-
روسو (Jeanne Rousseau): مقاومت بیصدا
عضو اصلی مقاومت فرانسه و زنی با چهرهای آرام اما قلبی پرآشوب. روسو برخلاف بسیاری از شخصیتهای بازی، با تفنگ پیش نمیرود؛ اسلحهاش سکوت، دروغ و شجاعت خاموشیست که در دل مقر دشمن نفس میکشد. او یادآور این است که در دل تاریکی، همیشه لازم نیست فریاد زد؛ گاهی یک نگاه کافی است تا پایههای یک امپراتوری بلرزد.
مراحل بازی: مسیرهایی پر از خاک، خون و تصمیمهای سخت
مراحل Call of Duty WWII فقط چند مأموریت ساده نیستند؛ هر مرحله مثل یک پرده از نمایش بیرحمانهایست که جنگ روی صحنهی تاریخ اجرا میکند. گاهی خودت را میان انفجارها مییابی، گاهی در سکوتی سرد، پشت یک دیوار آجری شکسته. هر عملیات، فقط یک نقشه نیست؛ مجموعهای از انتخابها و واکنشهاست.
-
عملیات نپتون (Operation Neptune – D-Day)
فرود تاریخی در ساحل اوماها، آغازگر خط مقدم داستان است. موج انفجارها، تیربارهای مستقر و خاکریزهای خیس از خون، همگی در این مرحله جهنم را به تصویر میکشند. اولین قدمی است که جنگ را به پوست و استخوان نزدیک میکند.
-
عملیات کبری (Operation Cobra)
در ادامه پیشروی در خاک فرانسه، با پشتیبانی هوایی باید از خطوط دفاعی دشمن عبور کرد. نبرد در روستاها و مسیرهای پر از تله، سرعت عمل و تصمیمگیری دقیق را میطلبد. خاک، گل و دود، ترکیب اصلی این مرحلهاند.
-
سنگر دشمن (Stronghold)
حمله به یک دهکدهی مستحکمشده که پر از سربازان آلمانیست، به یک نبرد خفقانآور بدل میشود. دشمن از هر پنجره و پشت هر دیوار ممکن است ظاهر شود. اینجا باید هم فرمانده بود، هم جنگنده.
-
سازمان عملیات ویژه (S.O.E. – Special Operations Executive)
برای اعضای مقاومت فرانسه، مأموریت شبانهای برای نفوذ و خرابکاری طراحی شده است. نابودی توپخانهها و جلوگیری از حمله دشمن، هدف اصلی این مرحله است. حرکت در سایه، نفسگیرتر از هر شلیک است.
-
آزادی (Liberation)
در نقش روسو باید به شکل مخفیانه وارد مقر نازیها در پاریس شد. بدون شلیک حتی یک گلوله، دروغ گفتن، نقش بازی کردن و اطلاعات گرفتن، تبدیل به اسلحه میشوند. آزادی پاریس نه از لوله تفنگ، بلکه از دهان جاسوس شروع میشود.
-
خسارت جانبی (Collateral Damage)
مأموریت در دل شهر، جایی که دشمن در کوچهها و ساختمانهای نیمهویران کمین کرده است. همزمان باید با نیروهای آلمانی درگیر شد و مراقب جان غیرنظامیان بود. انتخابها در این مرحله اخلاقیتر از آناند که ساده باشند.
-
کارخانه مرگ (Death Factory)
در جنگلهای مهآلود و گلآلود آردن، همهچیز به هم ریخته است. سربازان از سرما میلرزند، دید کم است و دشمن از دل درختان سر برمیآورد. این مرحله تبدیل به میدانی بیرحم و خالی از امید میشود.
-
تپه ۴۹۳ (Hill 493)
صعود به ارتفاعی استراتژیک زیر آتش سنگین دشمن، همت و فرماندهی میخواهد. باید سنگرها را گرفت، نیروها را هماهنگ کرد و پیشروی را ادامه داد. تپهای که با عرق، خون و فریاد فتح میشود.
-
نبرد بولج (Battle of the Bulge)
مرحلهای برگرفته از یکی از بزرگترین نبردهای تاریخ جنگ جهانی دوم، در سرمای سوزناک آردن. خطوط تدارکاتی قطع شدهاند و باید با مقاومت سنگین و بمباران سنگین دشمن مقابله کرد. اینجا زنده ماندن، خود یک پیروزی است.
-
راین (The Rhine)
آخرین سنگر آلمانها پیش از پایان جنگ، با عبور از رود راین رقم میخورد. مبارزه سنگین، خیابان به خیابان و پاکسازی سنگرهای مقاوم دشمن، چالش نهایی است. پایان نزدیک است، اما بهایش از همیشه بالاتر است.
دنیای بازی: روایتی از خاک، خون و خاطرهها
دنیای Call of Duty WWII مثل مرور یک آلبوم رنگپریده است که بعضی صفحاتش هنوز بوی باروت میدهند. این دنیا، نقشهای نیست که فقط خطوط مرزی و شهرها را نشان دهد؛ بیشتر شبیه تکهپارههایی از حافظه است، جاهایی که همزمان هم زندهاند، هم سوخته. از مزرعههای گلآلود گرفته تا خرابههای شهری که زمانی کودکی در آن بادبادک هوا میکرد… همه چیز، ترکیبی از زیبایی فراموششده و زشتی فاجعه است.
فرانسه در بازی، فقط یک کشور نیست؛ لحافچهلتکهای از روستاهای ساکت، خیابانهای نیمهویران و کلیساهایی است که سایهی انفجار روی صلیبشان افتاده. وقتی از دل یک روستا عبور میکنی، دیوارهای گلمالیدهاش قصههایی دارند که بلندتر از صدای شلیکها حرف میزنند. میان آن همه ویرانی، یک درِ نیمهباز کافی است تا بفهمی جنگ فقط از بیرون نمیکشد؛ از درون هم خرد میکند.
زمستان بلژیک مثل خنجر در استخوان است. برف نرم اما مرگبار روی همهچیز نشسته. درختها خشک و بیحرکتند، آسمان سرد و بیرحم. هر قدم در این سرما، فریادی است که در گلو خفه میشود. در این فصول یخزده، آتش سنگر فقط گرما نیست؛ انگار مرز میان عقل و جنون را هم روشن نگه میدارد.
وقتی به آلمان میرسی، بهخصوص در واپسین مراحل، با شهری روبهرو میشوی که فقط در ظاهر ایستاده. دیوارها هستند، اما روح در آنها نیست. فضای خفقانآور برلین در آخرین روزهای جنگ، شبیه تونلی است که هیچ چراغی انتهایش روشن نیست. حتی پیروزی هم در اینجا طعم خاک دارد. همهچیز در بازی، از آسمان ابری گرفته تا خاکسترهای معلق در هوا، طوری طراحی شده که بیشتر از آنکه تماشا کنی، احساس کنی.
سلاحها و امکانات بازی: ابزارهایی که مرز میان زندهماندن و مرگاند
در Call of Duty WWII هیچچیز صرفاً یک وسیلهی جنگی نیست؛ هر سلاح، بخشی از شخصیت تو میشود. اسلحهای که به دوش میکشی، صدایی که از ماشهاش بیرون میآید، حتی وزنی که روی شانهات میاندازد همهشان با تو حرف میزنند. سلاح در این بازی نه فقط برای کشتن، بلکه برای زنده ماندن، دفاع و حتی بقا در لحظههایی است که پشتت به دیوار است.
-
ام۱ گرند (M1 Garand): صدای تاریخ در هر شلیک
یکی از نمادهای جنگ جهانی دوم است که با دقت بالا و لگد کنترلشدهاش باعث شده انتخاب محبوبی بین سربازها باشد، مخصوصاً وقتی فاصلهی دشمن بیشتر از حد انتظار است.
-
امپی۴۰ (MP-40): آلمانی پرسرعت و خطرناک
سلاحی جمعوجور، روان و خوشدست که بیشتر در نبردهای نزدیک کاربرد دارد. اگر جایی گیر افتادی و فرصت نشانهگیری دقیق نداشتی، MP-40 نجاتت میدهد. سرعت شلیک بالا و طراحی سادهاش باعث میشود همیشه آماده باشی، حتی در شلوغترین لحظات.
-
شاتگان مدل 1897 (M97 Trench Gun): مرگ در یک قدمی
این شاتگان، کابوس نبردهای شهری و سنگر به سنگر است. صدای انفجار هر گلولهاش بهقدری بلند و سهمگین است که گاهی فقط حضورش دشمن را عقب میکشد. استفادهاش جسارت میخواهد، چون فاصلهی مؤثرش کوتاه است، اما ضربهاش غیرقابل چشمپوشی است.
-
استیجی۴۴ (STG-44): تولد یک نسل جدید
در میانهی جنگ، این اسلحه بهنوعی آغازگر مفهوم تفنگهای هجومی مدرن شد. هم برای بردهای میانه کار است و هم در نبردهای سریع عملکرد خوبی دارد. تعادل بین سرعت و دقت، STG-44 را به یکی از همهفنحریفترین گزینهها تبدیل کرده.
-
نارنجکهای دستی: قضاوت در ثانیهای کوتاه
از نارنجکهای استاندارد گرفته تا بمبهای آتشزا، انتخاب و زمان پرتابشان میتواند سرنوشت یک مأموریت را تغییر دهد. آن لحظهای که در میان دود و گلوله، ضامن را میکشی و به سمت پنجرهی طبقه دوم پرت میکنی… دقیقاً همانجاست که تفاوت بین یک بازیگر و یک بازمانده مشخص میشود.
گیمپلی بازی: از نفس صحنه تا فریاد سکوت
گیمپلی Call of Duty WWII درست همانجایی خودش را نشان میدهد که کنترلر را محکمتر در دست میفشاری. این بازی فقط دنبال بازسازی صحنههای جنگ نیست؛ میخواهد حسش را از زیر پوستت عبور دهد. از آن جنس طراحیهایی است که بدون داد زدن، از درون فریاد میزند. گاهی آنقدر درگیر میشوی که یادت میرود داری بازی میکنیو حس میکنی انگار واقعاً آنجایی، میان دود و باران و فریاد. حالا بیایید با هم به سه ستون اصلی گیمپلی این بازی سر بزنیم.
-
طراحی بصری، گرافیکی و اتمسفر: جنگ، همانطور که باید حس شود
نورهای سوسوزن بالای سنگر، دود نیمهمات میان آوار، لباسهایی که زیر باران سنگین خاک میخورند همهچیز جوری طراحی شده که بوی نم جنگ از تصویر بیرون میزند. چیزی در ترکیب نور و سایه هست که حتی سکوت تصویر را پرتنش میکند. اینجا فقط به چشم بازی نمیکنی؛ با پوست و اعصاب درگیر میشوی.
-
موسیقی و صداگذاری: ضربان قلب جنگ
از صدای خفیف حرکت پا روی سنگریزهها تا انفجارهایی که دلت را میلرزاند، همهچیز با وسواس طراحی شده. موسیقی بازی، چیزی بین حماسه و سوگ است؛ نه آنقدر شعاری که حالت را بگیرد، نه آنقدر سرد که بیاثر شود. وقتی تریلر ارکسترال در لحظهی سقوط یک رفیق شروع میشود، نمیتوانی بیتفاوت بمانی. صدای نفسها، فریادها، بیسیم، حتی نفسنفس زدن خودت همهشان یکی از مهرههای پازل احساست میشوند.
-
حالت چند نفره و کوآپ: رقابت با طعم خاطره
بخش چند نفره، ترکیبی از نوستالژی و مدرنیته است. اگر با سری قدیمیتر بزرگ شده باشی، این بخش حس آشنا اما تازهای دارد. خبری از تکنولوژیهای عجیب نیست؛ همهچیز زمینی و انسانی است. مسابقات سریع، نقشههایی با طراحی هوشمندانه و اسلحههایی که با مهارتت معنا پیدا میکنند. حالت کوآپ یا همان بخش زامبیها هم در یک روایت موازی، تجربهای ترسناک و متفاوت را رقم میزند؛ جایی که جنگ دیگر انسانی نیست، بلکه نبرد با چیزی است که نمیمیرد مگر با آتش.
مزایای نسخه ظرفیتی : امنیت، کیفیت، اطمینان
در خرید نسخه ظرفیتی ، تنها بحث اخلاق یا قانون مطرح نیست؛ این انتخابی برای یک تجربه بهتر و بدون دغدغه است. پیش از معرفی مزایا، مهم است بدانیم این نسخه تضمین میکند که بازی دقیقاً همانطور اجرا شود که سازنده طراحی کرده؛ کامل، بدون حذف یا مشکل فنی.
- دسترسی کامل به محتوای اصلی و آپدیتها: برخلاف نسخههای اشتراکی یا کرکشده، این نسخه تضمین میکند که همه مراحل، شخصیتها و بهروزرسانیها برایت فعال باشد.
- تجربهای پایدار و بدون خطا: دیگر نگران ارورهای فعالسازی، حذف ناگهانی یا بن شدن نباش. همهچیز در محیطی امن و رسمی اجرا میشود.
- نصب ساده روی PS4 و PS5: روی PS4 بازی بهخوبی اجرا میشود، اما روی PS5 بارگذاریها سریعتر است و بافتهای گرافیکی بهتر پردازش میشوند. نیازی به تغییر اکانت، تعویض پروفایل یا دور زدن محدودیتها نیست.
- مقرونبهصرفه نسبت به نسخه دیسکی: قیمت کمتر، حذف هزینه حمل و عدم نگرانی بابت آسیبدیدن یا گم شدن دیسک، همه باعث شده نسخه ظرفیتی دیجیتالی انتخابی هوشمندانهتر باشد.
مراحل خرید و نصب بازی Call Of Duty: WWII برای PS4 و PS5
برای دسترسی به بازی Call Of Duty: WWII دو روش وجود دارد:
-
فروشگاه پلی استیشن (PlayStation Store)
برای خرید و نصب بازی Call Of Duty: WWII از فروشگاه (PlayStation Store)، ابتدا وارد فروشگاه شوید و بازی را در بخش جستجو پیدا کنید. پس از انتخاب، بازی را خریداری کرده و پرداخت را توسط گیفت کارت یا کارت های اعتباری بین المللی (VISA Card, MASTER Card) انجام دهید. پس از آن، بازی بهصورت خودکار دانلود و نصب میشود. وقتی نصب کامل شد، از منوی اصلی کنسول بازی را اجرا کنید.
-
انواع اکانت ظرفیتی (Types of Shared Accounts)
اکانت ظرفیتی شامل سه نوع مختلف است که هر یک امکانات منحصر به فردی را به کاربران ارائه میدهد. در ادامه، به معرفی این سه نوع و ویژگیهای آن خواهیم پرداخت:
-
- ظرفیت اول (آفلاین): در ظرفیت اول، بازیها باید به صورت آفلاین اجرا میشوند و نباید کنسول بازی به اینترنت متصل شود. نکته مهم این است که اکانت مربوطه و اکانتی که فروشنده به شما داده نباید حذف شود. اگر این اکانتها حذف شوند، دیگر نمیتوانید بازی را به صورت آفلاین ادامه دهید و نیاز به مراجعه به تکنسین برای نصب مجدد بازی خواهید داشت.
اگر بعد از نصب بازی، کنسول بازی به اینترنت وصل شود، بازی قفل میشود و کاربر دیگر نمیتواند به صورت آفلاین بازی کند. این ظرفیت غیر قانونی است و فاقد گارانتی میباشد. - ظرفیت دوم (آفلاین-آنلاین): ظرفیت دوم به شما این امکان را میدهد که بازیها را هم به صورت آنلاین و هم به صورت آفلاین انجام دهید. وقتی اکانت را خریداری میکنید، ابتدا باید وارد اکانتی که فروشنده به شما داده شوید و بازیها را به لیست دانلود اضافه کنید. سپس برای ادامه دانلود یا بازی کردن، باید از اکانت شخصی خودتان در پلی استیشن استفاده کنید. ساختن یک اکانت شخصی در پلی استیشن بسیار ساده است و میتوانید به راحتی یک اکانت بسازید. همچنین ظرفیت دوم قانونی است و دارای گارانتی میباشد.
نکته خیلی مهم این است که بعد از اضافه کردن بازیها به لیست دانلود، دیگر نباید وارد اکانت اصلی که فروشنده به شما داده شوید اگر این کار را انجام دهید، گارانتی بازی باطل میشود و ممکن است بازیها قفل شوند. - ظرفیت سوم(آنلاین): ظرفیت سوم برای افرادی طراحی شده که میخواهند بازیها را فقط به صورت آنلاین بازی کنند. برای استفاده از این ظرفیت، حتماً باید وارد اکانتی که فروشنده به شما داده شوید و از این طریق بازی کنید. همچنین این ظرفیت قانونی است و دارای گارانتی میباشد.
به این نکته توجه داشته باشید که اگر شما از ظرفیت آفلاین-آنلاین استفاده میکنید، نباید وارد این اکانت آنلاین (اکانت فروشنده) شوید. در غیر این صورت، از اکانت خودتان خارج میشوید و یا بازیها قفل میشوند.
- ظرفیت اول (آفلاین): در ظرفیت اول، بازیها باید به صورت آفلاین اجرا میشوند و نباید کنسول بازی به اینترنت متصل شود. نکته مهم این است که اکانت مربوطه و اکانتی که فروشنده به شما داده نباید حذف شود. اگر این اکانتها حذف شوند، دیگر نمیتوانید بازی را به صورت آفلاین ادامه دهید و نیاز به مراجعه به تکنسین برای نصب مجدد بازی خواهید داشت.
نتیجهگیری: وقتی خاکستر هنوز گرم است
Call of Duty WWII چیزی فراتر از یک بازی جنگی است. اینجا از آن مدلها نیست که بعد از خاموشکردن کنسول، همهچیز را پشت سر بگذاری. بعضی تصویرها، بعضی دیالوگها، بعضی تصمیمها با تو میمانند. وسط همهی صحنههای تیراندازی و انفجار، گاهی یک نگاه، یک سکوت یا حتی یک نجاتدادن ساده، بیشتر از صدتا انفجار صدایت میزند. این بازی نمیخواهد قهرمان بسازد؛ فقط ازت میخواهد کمی بفهمی که بهای بقا، همیشه پیروزی نیست.
شخصیتها قابل لمساند، انگار یکی از ما هستند. نه اغراقشدهاند، نه بیهویت. روایت بازی، ساده است اما پر از لایه. گاهی با یک خط دیالوگ، درد یک نسل را میفهمی. هر مرحله هم مثل یک فصل از کتابیست که اگر حوصله خواندنش را داشته باشی، خیلی حرفها دارد برای گفتن. حتی وقتی کاری نمیکنی، حتی وقتی فقط گوش میدهی، بازی ادامه دارد. این دقیقاً همانجایی است که Call of Duty: WWII از یک شوتر معمولی فاصله میگیرد.
اگر دنبال یک بازی هستی که فقط دستت را پر از گلوله نکند، بلکه فکرت را هم درگیر کند، این عنوان انتخاب درستیست. شاید وقت آن رسیده دوباره به خط مقدم برگردی، اما اینبار با نگاهی دیگر. جنگ تمام نشده، فقط داستانش عوض شده.
اگر هنوز نداریش، وقتشه به لیست بازیهات اضافهش کنی، نه فقط برای تیراندازی، بلکه برای فکر کردن.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.