توضیحات
خیلی چیزها را در بازیهای ویدیویی میتوان تقلید کرد مانند گرافیک، نورپردازی، حتی سلاحها و افکتها. اما فضا؟ آن حس خفگی آرام که مثل مه در استخوانت مینشیند؟ آن را نمیشود ساخت… مگر اینکه بازی Bloodborne باشد. این بازی که حالا در قالب اکانت ظرفیتی قانونی برای PS4 و PS5 در دسترس است، نه صرفاً یک عنوان اکشن-نقشآفرینی، که در واقع کابوسی طراحیشده است که شما را تا عمق روانتان دنبال میکند.
وقتی برای اولین بار وارد خیابانهای یارنام میشوید، صدای ضربآهنگ قلبتان را با صدای چکمهتان روی سنگفرش یکی میکنید. نمیدانید دشمن از کدام کوچه بیرون میزند، یا اصلاً چه چیزی دشمن است. اما همین ندانستن، همین ترس بینام، چیزی است که Bloodborne را به یکی از متفاوتترین تجربههای گیمینگ تبدیل کرده. این بازی فقط درباره زنده ماندن نیست، درباره فرو رفتن در دنیایی است که هرچقدر بیشتر در آن بمانید، بیشتر درونتان را بههم میریزد.
حالا، با اکانت ظرفیتی قانونی بازی Bloodborne برای PS4 و PS5، میتوانید بدون نیاز به دیسک، این مسیر را آغاز کنید؛ مسیری که ساده شروع میشود اما هیچوقت ساده تمام نمیشود. چون در یارنام، پایان مفهومی نسبیست… درست مثل مرگ.
داستان بازی: شهری که بیدار نمیشود…
خیابانهای تاریک یارنام از صدای دعاهای بیثمر و درهای بسته پُر شدهاند. ساکنان این شهر، گرفتار نفرینی خونآلود شدهاند؛ نفرینی که آنها را از انسان به هیولاهایی وحشی بدل کرده. شما، در نقش یک شکارچی، پا به این شهر میگذارید.
هر قدمی که برمیدارید، لایهای از روایت را کنار میزند؛ اما نه با دیالوگ یا میانپرده. روایت اینجا مثل خون از لابهلای لباسها نشت میکند. اسناد، محیط، نجواها و … همه تکههایی از پازلیاند که کامل نمیشود، مگر با جسارت شما برای دیدن آنچه پشت پرده است.
در طول بازی متوجه میشوید این نفرین تنها یک بیماری ساده نیست. پشت آن، آیینهایی پنهان است، خدایانی قدیمی و موجوداتی که در سایهها میزیند. یارنام فقط یک شهر نیست؛ معبدیست برای نیرویی فراتر از عقل انسان.
شما، در این معبدِ خون، همزمان قربانی و جلاد هستید. هرچه پیش میروید، باید بین انسان بودن یا بیدار ماندن، یکی را انتخاب کنید. اما در دنیای Bloodborne، حتی بیداری هم ممکن است یک توهّم دیگر باشد.
شخصیتهای بازی: همراهان و دشمنان سایهوار
در Bloodborne، شخصیتها فقط نقشپردازی نمیکنند؛ آنها آینهایاند از جنونی که دنیای بازی را بلعیده. بیشترشان ابتدا عادی و بیخطر به نظر میرسند، اما وقتی لایهها کنار میرود، درمییابید که زیر پوستشان چیزی تکان میخورد: چیزی انسانی، اما نه کاملاً.
-
گارمن(Gehrman)، شکارچی پیر
او را در اولین مواجهه در رویاگاه شکارچی ملاقات میکنید. گارمن، مردی با گذشتهای تار، بهظاهر راهنمای شماست. اما در سکوتش و نگاه خستهاش، چیزی پنهان است. او خود زمانی شکارچی بوده، اما حالا بهنوعی اسیر همان رؤیاست؛ پیرمردی میان راهنمایی و رهایی.
-
عروسک زنده (The Doll)
شخصیتی آرام، دلنشین و در عین حال وهمآلود. عروسک نه تنها در ارتقای شخصیت شما کمک میکند، بلکه حس عجیبی از آرامش در آن فضای مرگبار پخش میکند. لبخند مهربانش، گرچه بیجان است، اما جایی میان وحشت و تسکین ایستاده.
-
فادر گسکویین (Father Gascoigne)
یکی از نخستین دشمن اصلی های بازی که در ابتدا به شکل یک شکارچی ظاهر میشود، اما رفتهرفته کنترلش را از دست میدهد. گسکویین تصویر دقیق فروپاشی است: انسانی که در برابر هیولاها جنگید و خودش تبدل به یکی از آنها شد.
-
میکولاش (Micolash)، میزبان کابوس
او یکی از عجیبترین چهرههای بازی است. میکولاش، اسیر در کابوس خودش، با حرفهایی بریدهبریده درباره خدایان بزرگ و مکاشفه حرف میزند. رد کردن او آسان نیست، نه فقط بهخاطر نبرد، بلکه بهخاطر ذهن پریشان و تلخاندیشش.
مراحل بازی: از کوچههای یارنام تا دالانهای کابوس
مراحل Bloodborne فقط یک مسیر نیستند؛ آنها سفرهایی هستند به درون تاریکی. هر مرحله، فضای منحصربهفرد و دشمنانی مخصوص به خود دارد که بازیکن را وادار به یادگیری، سازگاری و گاهی، پذیرش شکست میکند.
-
یارنام مرکزی (Central Yharnam)
آغاز ماجرا از همینجا است؛ شهری بارانی، با کوچههایی پر از نور مشعل و فریادهای جنون. مأموریتها در این منطقه بر پایه شناخت دشمنان ابتدایی و کسب تجربهی اولیه در نبرد با هیولاهاست. اما حتی این “ابتداییها” هم برای کشتن تردید نمیکنند.
-
کلیسای بزرگ و راههای مخفی (Grand Cathedral & Upper Cathedral Ward)
در میانهی بازی وارد مسیرهای تاریکتری میشوید. مکانهایی پُر از دشمنان غیرعادی و راهبههایی که دیگر دعا نمیخوانند، بلکه خون میریزند. در این مرحله، بازی عملاً شما را وارد لایهی عمیقتری از روایت میکند.
-
قلعه کینهرست (Cainhurst Castle)
مکانی مخفی و خارج از مسیر اصلی، اما درخشان از لحاظ طراحی. دشمنان اینجا اشرافزادههاییاند که خون آنها را بلعیده. مأموریت این بخش، کشف حقیقت خاندان کینهرست و روبهرو شدن با ملکهای است که دیگر انسان نیست.
-
کابوس مینسهیس (Nightmare of Mensis)
آخرین مراحل بازی وارد قلمرو رویاها و کابوسها میشود. دشمنان نهتنها قویتر، بلکه نامفهومترند. مأموریتها اینجا پر از ابهاماند و مرگ دیگر تنها یک تهدید نیست؛ بخشی از چرخهی بازی شده. نفس کشیدن هم گاهی درد دارد.
دنیای بازی: شب جاودان، کابوس بیپایان
دنیای Bloodborne فراتر از محیطهای تاریک و ترسناک است. هر گوشهاش روایتی ناگفته دارد. چیزی در پس نور مشعلها و سایهی پنجرهها نجوا میکند. و این نجوا، دست از سرتان برنمیدارد.
یارنام (Yharnam) شهریست که گویا در زمان گیر کرده. همهچیز در حال پوسیدن است، اما هیچچیز نمیمیرد. مردم پشت درهای چوبی پناه گرفتهاند، ولی صدایشان هنوز شنیده میشود. امیدی در آنها نمانده، اما التماس میکنند: نجاتم بده، حتی اگر دیر شده باشد.
معماری بازی ترکیبیست از اروپای قرون وسطی و فضایی که گویی بین خواب و واقعیت گیر افتاده. خیابانهایی که هر قدمش حس سقوط در عمق را دارد، نه پیشروی. جایی نیست که امن باشد. حتی نور هم گاهی فریبنده است.
مکانها بهصورت یکپارچه و هوشمند به هم متصلاند. وقتی میانبرهای پنهان را کشف میکنید، حس عجیبی پیدا میکنید؛ انگار خودتان بخشی از این شهر شدهاید. انگار ذهن شما با دیوارهای یارنام گره خورده. اینجا دیگر بازی نیست، تجربه است.
سلاحها و امکانات بازی: ابزارهایی برای بقا در میان خون و تاریکی
در Bloodborne، سلاح فقط وسیلهای برای دفاع یا حمله نیست؛ بخشی از هویت شکارچی است. طراحی سلاحها طوریست که نهتنها سبک بازی شما را تعریف میکند، بلکه بازتابی از ذهنیت شخصیتتان در دل این دنیای آشفته است. هر سلاح عملکردی دوگانه دارد و بازیکن را مجبور میکند همیشه بین ریسک و فرصت تصمیم بگیرد.
-
اره برزنتی (Saw Cleaver)
احتمالاً آشناترین سلاح برای بازیکنانی که برای نخستین بار وارد یارنام شدهاند. ارهای با دندانههای درشت که در حالت عادی سریع و نزدیکزن است، اما با یک حرکت تبدیل به سلاحی بلندتر و سنگینتر میشود. این انعطافپذیری، آن را برای مبارزات ابتدایی فوقالعاده میسازد.
-
تبر شکارچی (Hunter Axe)
کُندتر اما مرگبارتر از اره برزنتی. تبر شکارچی در حالت دوم، با گسترهی ضربهی وسیعش، برای مواجهه با گروهی از دشمنان عالیست. این سلاح مناسب کسانی است که ریسک میکنند، اما میخواهند هر ضربهشان حسابی تأثیرگذار باشد.
-
شمشیر دینی (Ludwig’s Holy Blade)
ترکیبی از قدرت، زیبایی و نمادگرایی. این سلاح در حالت اولیه یک شمشیر سبک است، اما در حالت دوم درون یک غلاف عظیمالجثه فرو میرود و به شمشیری سنگین تبدیل میشود. انتخاب کسانیست که میان ایمان و خون، دوگانهای عجیب را تجربه میکنند.
-
تفنگ بلاندرباس (Blunderbuss)
در نگاه اول ضعیف است. اما این تفنگ دستی، بیشتر از آنکه برای کشتن باشد، برای قطع کردن حملهی دشمنان و ایجاد فرصت برای ضدحمله طراحی شده. درواقع این سلاح کلید سیستم «پارری» بازی ( Parry، متوقفکردن حملهی دشمن با یک حرکت دقیق در لحظهی مناسب برای زدن ضربهی مهلک) است که مبارزات را بهمراتب تاکتیکیتر میکند.
-
شمشیر آسمانی ماهگون (Moonlight Greatsword)
یکی از افسانهایترین سلاحهای سری بازیهای FromSoftware. ظاهرش آرامشبخش است، اما قدرتش مهیب. تنها کسانی میتوانند از آن بهره ببرند که درک درستی از قدرت درونی و جادویی آن داشته باشند. این سلاح پاداش کسانیست که در عمق کابوسها دوام آوردهاند.
-
کاغذ آتش و استخوان آذرخش (Fire Paper & Bolt Paper)
امکاناتی جانبی که سلاحهای سرد شما را برای مدت کوتاهی به ابزاری شعلهور یا الکتریکی تبدیل میکنند. استفادهی هوشمندانه از این آیتمها میتواند نتیجهی نبرد را بهطور کامل تغییر دهد، بهویژه در برابر دشمنان خاص.
-
ساعت مرگبار (Beast Roar)
یکی از آیتمهای عجیب و مرموز بازی. با استفاده از آن، نیرویی ناپیدا دشمن را عقب میزند. برای زمانی که در محاصره قرار گرفتهاید یا میخواهید دشمن را از پرتگاه به پایین پرتاب کنید، چیزی بهتر از این پیدا نمیکنید.
-
بطریهای خون (Blood Vials)
مکانیزم سلامتی بازی روی این آیتمها استوار است. بر خلاف سایر بازیهای سولزبورن (Soulsborne، سبک بازیهای سخت، تاریک و چالشبرانگیز) که از فلاکس استفاده میکنند، اینجا باید خون را از اجساد بردارید. هر بطری امیدیست برای یک لحظه بیشتر زنده ماندن.
گیمپلی بازی: میان زیبایی تاریک، صداهای خفه و تنهایی بیپایان
Bloodborne از آن بازیهاییست که تا دسته را در دست نگیرید، عمقش را درک نمیکنید. گیمپلی آن پرشتاب، سخت و در عین حال پاداشدهنده است. بازی به شما اجازه نمیدهد دفاع کنید؛ باید بجنگید، عقب نروید و به دل خطر بروید. اینجا حمله بهترین دفاع است. اما گیمپلی فقط مبارزه نیست، جزییات بصری، صداها و حتی نبودن برخی امکانات، بخشی از بازیاند.
-
طراحی بصری، گرافیکی و اتمسفر: مثل قدم زدن در خواب مرگ
همهچیز از نور مهتابی گرفته تا دود خاکستری، با هدف انتقال حس اضطراب طراحی شده. یارنام از آن شهرهاییست که اگر به جای بازی در فیلم میبود، در ژانر وحشت-هنری طبقهبندی میشد. سایهها جوری روی دیوار میافتند که انگار چیزی در کمین است، حتی اگر چیزی نباشد. لباسها، معماری و جزئیات محیطی، همه با وسواس کشیده شدهاند تا شما را قانع کنند که این دنیا واقعیست، حتی اگر منطقی نباشد.
-
موسیقی و صداگذاری: وقتی سکوت بلندتر از فریاد است
برخلاف بسیاری از بازیها، موسیقی در Bloodborne همیشه حضور ندارد. بیشتر وقتها، سکوت است که با شما حرف میزند. صدای قدمها روی سنگفرش خیس، نالهی دوردست یک هیولا، ضربهی آرام چکش بر دیوار که اینها هستند که فضا را میسازند. وقتی موسیقی شروع میشود، معمولاً به این معناست که در حال نزدیک شدن به چیزی خطرناک هستید. تمها سنگین، تهدیدآمیز و با آن ارکستر سنگین بهگونهای نوشته شدهاند که احساسات را به چنگ میگیرند.
-
حالت چندنفره و کوآپ: در دنیای تنها، ردّی از دیگران
Bloodborne حالت کلاسیک چندنفره ندارد؛ خبری از لیست دوستان یا چت گروهی نیست. اما اگر بهدقت نگاه کنید، حضور دیگر بازیکنان را حس میکنید. لکههای خون روی زمین، پیامهای حکشده و سایههایی که ناگهان در گوشهی تصویر ظاهر میشوند. میتوانید دیگران را احضار کنید تا در نبرد با دشمنان اصلی کمکتان کنند، اما این همکاری کوتاه و ساکت است. حتی در کوآپ هم بازی اصرار دارد احساس تنهایی حفظ شود. این تصمیم دقیقاً همان چیزیست که Bloodborne را از همهی بازیهای دیگر جدا میکند.
مراحل خرید و نصب بازی Bloodborne برای PS4 و PS5
برای دسترسی به بازی Bloodborne دو روش وجود دارد:
-
فروشگاه پلی استیشن (PlayStation Store)
برای خرید و نصب بازی Bloodborne از فروشگاه (PlayStation Store)، ابتدا وارد فروشگاه شوید و بازی را در بخش جستجو پیدا کنید. پس از انتخاب، بازی را خریداری کرده و پرداخت را توسط گیفت کارت یا کارت های اعتباری بین المللی (VISA Card, MASTER Card) انجام دهید. پس از آن، بازی بهصورت خودکار دانلود و نصب میشود. وقتی نصب کامل شد، از منوی اصلی کنسول بازی را اجرا کنید.
-
انواع اکانت ظرفیتی (Types of Shared Accounts)
اکانت ظرفیتی شامل سه نوع مختلف است که هر یک امکانات منحصر به فردی را به کاربران ارائه میدهد. در ادامه، به معرفی این سه نوع و ویژگیهای آن خواهیم پرداخت:
-
- ظرفیت اول (آفلاین): در ظرفیت اول، بازیها باید به صورت آفلاین اجرا میشوند و نباید کنسول بازی به اینترنت متصل شود. نکته مهم این است که اکانت مربوطه و اکانتی که فروشنده به شما داده نباید حذف شود. اگر این اکانتها حذف شوند، دیگر نمیتوانید بازی را به صورت آفلاین ادامه دهید و نیاز به مراجعه به تکنسین برای نصب مجدد بازی خواهید داشت.
اگر بعد از نصب بازی، کنسول بازی به اینترنت وصل شود، بازی قفل میشود و کاربر دیگر نمیتواند به صورت آفلاین بازی کند. این ظرفیت غیر قانونی است و فاقد گارانتی میباشد. - ظرفیت دوم (آفلاین-آنلاین): ظرفیت دوم به شما این امکان را میدهد که بازیها را هم به صورت آنلاین و هم به صورت آفلاین انجام دهید. وقتی اکانت را خریداری میکنید، ابتدا باید وارد اکانتی که فروشنده به شما داده شوید و بازیها را به لیست دانلود اضافه کنید. سپس برای ادامه دانلود یا بازی کردن، باید از اکانت شخصی خودتان در پلی استیشن استفاده کنید. ساختن یک اکانت شخصی در پلی استیشن بسیار ساده است و میتوانید به راحتی یک اکانت بسازید. همچنین ظرفیت دوم قانونی است و دارای گارانتی میباشد.
نکته خیلی مهم این است که بعد از اضافه کردن بازیها به لیست دانلود، دیگر نباید وارد اکانت اصلی که فروشنده به شما داده شوید اگر این کار را انجام دهید، گارانتی بازی باطل میشود و ممکن است بازیها قفل شوند. - ظرفیت سوم(آنلاین): ظرفیت سوم برای افرادی طراحی شده که میخواهند بازیها را فقط به صورت آنلاین بازی کنند. برای استفاده از این ظرفیت، حتماً باید وارد اکانتی که فروشنده به شما داده شوید و از این طریق بازی کنید. همچنین این ظرفیت قانونی است و دارای گارانتی میباشد.
به این نکته توجه داشته باشید که اگر شما از ظرفیت آفلاین-آنلاین استفاده میکنید، نباید وارد این اکانت آنلاین (اکانت فروشنده) شوید. در غیر این صورت، از اکانت خودتان خارج میشوید و یا بازیها قفل میشوند.
- ظرفیت اول (آفلاین): در ظرفیت اول، بازیها باید به صورت آفلاین اجرا میشوند و نباید کنسول بازی به اینترنت متصل شود. نکته مهم این است که اکانت مربوطه و اکانتی که فروشنده به شما داده نباید حذف شود. اگر این اکانتها حذف شوند، دیگر نمیتوانید بازی را به صورت آفلاین ادامه دهید و نیاز به مراجعه به تکنسین برای نصب مجدد بازی خواهید داشت.
نتیجهگیری: بازیای که کابوس را قابل لمس کرد
Bloodborne از آن بازیهایی نیست که بعد از پایان، تمام شود. برعکس، تازه بعد از خاموش کردن کنسول، وقتی سکوت به اتاق برمیگردد، متوجه میشوید چیزی با شما باقی مانده. شاید سایهای، شاید فکری ناتمام. بازی شما را به دنیایی برده که قانونهای خودش را دارد و بعد بدون توضیح، رهایتان کرده تا خودتان بفهمید که چه دیدهاید یا بهتر است بگوییم، چه شدهاید.
نه روایت سرراست دارد، نه نجات قهرمانانهای در کار است. شما فقط یک شکارچی بودید، در شهری غرق در خون و جنون. اما چیزی در مسیر تغییر کرد. شاید شما تغییر کردید. شاید فهمیدید که خطر، فقط در شمشیر دشمنان نیست، بلکه در وسوسهی دانستنِ بیش از حد است. Bloodborne از آن بازیهاست که نمیشود صرفاً «بازیاش کرد»؛ باید آن را زندگی کرد یا حداقل، درونش مرد.
اگه دنبال یه بازی میگردی که هم مغزتو درگیر کنه، هم قلبتو بلرزونه، Bloodborne انتخاب کمی نیست. این اکانت ظرفیتی قانونی یعنی بدون دردسر، بدون دیسک، فقط بازی رو نصب کن و برو وسط تاریکی.
منتظر چی موندی؟ یارنام درِ جهنمشو باز کرده، فقط کافیه جرأت کنی قدم بذاری داخل.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.